بانک جامع سوالات پیام نور

ابتدا منطق و عناصر مشترک تعریف های محققین را به گونه‌ای مرحله به مرحله بیان می‌کنم تا روشن شود چرا تعاریف به این شکل شکل گرفته اند و چه وجوهی در آن‌ها برجسته است.

عناصر و منطق کلی
- مهندسی مالی بیش از آنکه صرفا یک فعالیت تحلیلی باشد، یک فرایند طراحی محور است:هدف خلق یا ترکیب ابزارها و فرآیندهای مالی جدید برای حل مساله های واقعی است.
- روش شناسی آن تلفیقی از دانش مالی و فنون کمی است (قیمت گذاری، مدل سازی، آمار و فرایندهای تصادفی) .
- تاکید اصلی بر نوآوری و طراحی ابزارها و ساختارهای مالی است تا ریسک کاهش یافته و اثربخشی سازمانی افزایش یابد.
- هدف نهایی افزایش ارزش برای ذی نفعان و بازسازی شرایط مالی به وضعیتی بهتر است؛ مهندسی مالی ریسک را به کلی حذف نمی‌کند بلکه آن را مدیریت و به حداقل می‌رساند.

تعاریف شاخص از منظر محققین و نظریه پردازان
- جان فینرتی: مهندسی مالی مجموعه فعالیت هایی برای طراحی، توسعه و به کارگیری ابزارهای مالی جدید و فرایندهای مرتبط، با هدف ارائه راه حل های مبتکرانه برای مسائل مالی است.
- گری مرتن: مهندسی مالی عبارت است از به کارگیری ابزارهای مالی به منظور بازسازی شرایط مالی موجود و تبدیل آن به وضعیتی با توانمندی و موفقیت بیشتر.
- رابرت اسمیت: میدان تلاقی چند حوزه علمی؛ وظیفه مهندس مالی انتقال یافته های نظری و کمی به سیاست‌ها و روش هایی است که خدمات مالی بهتری به بازیگران بازار ارائه دهد.
- جان کمبل: تولید و ایجاد فرایندها و ابزارسازی مالی و بهبود آن‌ها به منظور حداکثرسازی ثروت سهامداران، دارندگان اوراق و واسطه های مالی؛ که محاسبات کمی در آن نقش اساسی دارد.
- تعریف جمع بندی شده: فرایند استفاده از روش های کمی برای طراحی مبتکرانه ابزارهای مبادلات مالی و ساختارهای مالی به منظور افزایش اثربخشی سازمانی و حل مسائل مالی.

تبیین مفهومی و پیامدها
- از آنجا که مسائل مالی غالبا پیچیده و دارای جنبه های تصادفی اند، به کارگیری مدل های کمی و ابزارهای مشتقه امکان مدیریت بهتر ریسک و تخصیص بهینه منابع را فراهم می‌کند.
- نوآوری در طراحی ابزارها می‌تواند به صورت ترکیب قراردادهای موجود یا خلق قراردادهای جدید باشد تا نیازهای مشخص سرمایه گذار یا مصرف کننده مالی مرتفع شود (مثلا کاهش هزینه تامین مالی یا پوشش نوسانات نقدی) .
- مهندسی مالی در عمل هم به سرمایه گذار و هم به سرمایه پذیر کمک می‌کند؛ با تعیین نرخ‌ها و ساختارهایی که هم برای سرمایه گذار مناسب و هم برای تامین کننده سرمایه ارزان‌تر از نرخ متداول باشد.

مهارت‌ها و حوزه های علمی مورد نیاز
- تسلط بر نظریه های مالی و مدیریت سرمایه، اصول بهینه سازی پرتفوی و ساختار سرمایه؛
- توانایی های کمی:آمار، فرایندهای تصادفی، معادلات دیفرانسیل، برنامه ریزی خطی و غیرخطی و فنون مدل سازی؛
- خلاقیت در طراحی محصولات مالی و توانایی پیاده سازی عملیاتی آن‌ها؛
- آشنایی با فناوری مالی و نظام های اطلاعاتی برای اجرای راهکارها و توسعه ابزارها.

تعریف نهایی و متمرکز: مهندسی مالی فرایندی است که با بهره گیری از روش های کمی و خلاقیت در طراحی، ابزارها و ساختارهای مالی نوآورانه ایجاد یا ترکیب می‌کند تا مسائل مالی را حل، ریسک‌ها را مدیریت و کاهش و در نهایت اثربخشی و ارزش آفرینی سازمانی را افزایش دهد.